سلام
نتایج هم بالاخره اعلام شد و دلهره ها فرونشست و حالا دغدغههای جدید جاشون رو گرفته.
بعد از گذشتن این مدت امیدوارم حالا باقی موندهی المپیاد براتون توأم با شیرینی باشه و نگاهتون به آینده همراه با امید.
شاید افراد مناسبی نباشیم که بگیم هر چه بیشتر میگذره بهتر متوجه میشید که ما حصل این روزهای دبیرستانتون تأثیرش رو تو شخصیت و زندگیتون گذاشته، تو چهار ساعت سنجیده نمیشه و در عرض چند ثانیه هیچ نمیشه، اما بایست گفته میشد.
خطاب به اون دسته از دوستانی که پذیرفته نشدن، براتون تو این قدم پیشِ روی زندگیتون آرزوی موفقیت داریم. لازم به ذکره کاری که تو این مدت در راستای علاقهتون انجام دادید واقعاً قابل تحسینه و هر کسی تجربهاش نمیکنه و همچنان راههای زیاد دیگهای هم هست که بتونید به نجوم بپردازید. این اتفاق نهایت یک سال راهتون رو متفاوت میکنه الباقی همچنان در دست شماست.
تا یه مدتی شاید مدال المپیاد به نظر چیز مهمی بیاد اما یواش یواش راههای دیگهای به رو تون باز میشه و راه خودتون رو پیدا میکنید. به قولی، به تعداد انسان ها راه هست برای رسیدن به … هر چیز!
به امید رسیدن به هدفهای عالی…
به دهمیهایی که قراره تابستون رو تو مدرسههاشون بگذرونند توصیه می کنم قدر زمانی رو که تمام و کمال در اختیار دارید بدونید که میتونید توی این زمان بنیانهاتون رو از نو بسازید و قوی. اینچنین فرصتی با این کمیت دیگه پیدا نمیکنید.
و کسانی که سهشنبه قراره برن رجایی…
به رسم هر ساله میاس بگم که… عاشق نشید! 😐
کلا این دو ماه رو مغتنم بشمرید و تمرکزتون رو بذارید رو رسیدن به هدفتون بعداً وقت زیاد هست.
به طور کلی اول دوره یه حدودی از این که چه مباحثی تدریس میشه دبیرها میگند بهتون (به همین سبب نظر ما اینه که فعلاً بیشتر وقتتون رو بگذارید روی رصد و تحلیل داده که به سهمشون مطمئنتریم) . چند شب رصد تمرینی دارید (برای ما ۲+۳ شب) و احتمالا دو شب هم آزمون رصد. (برای اطلاعات بیشتر به دو پست پارسالیها دربارهی رصد رجوع کنید).
تئوری و تحلیل داده یک سری آزمون میاندوره و پایاندوره دارید؛ امتحانها میتونند صبح و بعد از ظهر باشند پس استقامتتون هم مهم میشه!:)))
دربارهی تئوری، معمول هست که یه مبحث نسبتاً بکر رو یکسال آموزش بدند و درصد خوبی داشته باشه به جهت سنجش توانایی یادگیری بچهها و سالهای بعد تأثیر چندانی نداشته باشه یا اصلاً مطرح نشه.
کلاً جزوهتون رو واقعاً مسلط باشید. این رو جدی بگیرید.
طی دوره تحلیل داده از قلم نیافته!
بعد از میاندوره هیچ چیز تموم نشده نه مغرور شید نه خودتون رو ببازید.
یه سری کم و کاستی میبینید، این هر سال بوده و تنها کاری که از دستتون برمیاد اینه که با مسئول دورهتون مطرحش کنید ولی توقع اتفاق خیلی ویژهای نداشته باشید و حرص هم نخورید!
اعتماد به نفس داشته باشید، مستقل از کاری که طی امتحان گذشته کردید برای هدفتون تلاش کنید.
و این که خیلیها زود و راحت میدون رو خالی می کنند، شما از اون دسته نباشید.
مهمتر از همه این که دوره چهل شما یه جمع “دوست داشتنی” خواهید یافت که خاطرات قشنگتون به همین دو ماه محدود نمیشه؛ با هم دوست باشید، به هم کمک کنید، به کسانی که پیشتون هستند به چشم رقیب نگاه نکنید و از کنار هم بودن لذت ببرید.
“زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد”
تیم مشخص شد؟
نه:))))
مام منتظریم!
دقت کردین همه چی از کامنت من شروع شد:)))
آقا من غلط کردم به بزرگی خودتون ببخشید:))
میگن کافر همه را به کیش خود پندارد همینه:))
حالا بعدن در موردش تخصصی صحبت میکنیم:))
خب چرا همینجا صحبت نکنیم؟
مخصوص وضعیت الان سایت:))
به این سرای بی کسی کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند
یکی زشب گرفتگان چراغ بر نمی کند
کسی به کوچه سار شب در سحر نمی زند
نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زند
دل خراب من دگر خراب تر نمی شود
که خنجر غمت از این خراب تر نمی زند
گذر گهی است پر ستم که اندرو به غیر غم
یکی صلای آشنا به رهگذر نمی زند
چه چشم پاسخ است از این دریچه های بسته ات
برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زند
نه سایه دارم و نه بر بیفکنندم و سزاست
اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمی زند
نه بابا سر میزنیم!
+ آفرین خلاقیت خوبی بود! =)
ما که می زنیم… شمام بزنید خوشحال میشیم:دی
دوره چهل
دیدید سر نمیزنید:|
دروغ تا کی؟!به کجا چنین شتابان؟!!:))
:-
یه حرکتی بزنین دیگه:|
چش
من توفکرش هستم، شما پیشنهادی دارید؟
چرا داریم:)))سوالای اون دوره تیم لعنتیتون رو نمیدین؟!!:|
حالا اعصابتو خورد نکن میزاریم
چه شیوا بیان کردی لعنتی را! 😀
چن روز نیومدیم سایت چه خبره
آقا با این همه توصیه از عدم عشق که دوستان طلایی که کردن که به قول بعضی دوستان موجب حس تدافعی میشه ولی الان که ما تو دوره هستیم همچین حسی مشاهده نمی کنیم ، اونا کار خودشونو می کنن ما هم کار خودمونو می کنیم جایی هم که “””لازم””” باشه ارتباط داریم.
بله البته اگر بعضی دنبال “روابط بیش تر” باشن مواجه با “حس تدافعی” میشن که اینم از مشکلات خودشونه ، برن درست کنن خودشو.
البته الان منظورم به اشخاص کامنت گذارنده نبود واقعا نظر خودمو گفتم.
حالا خیلیم نمیخواد به مواقع لزوم تقلیلش بدیدا=)))
همون که خانم از خودمون شروع کنیم گفت، دوست باشید ولی آدم باشید:))
آخه مگه میشه هم دوست بود هم آدم بود!
به اصطلاح همه اولش همینو می گن.
نداریم آقا پاردوکسه پارادوکس!!!
این تجربه ای بوده که من از کسایی که دچار بودن دیدم
به اصطلاح همه اولش همینو می گن.
شده دیگه!
اگرم نشه مشکل طبیعی انسان نیس مشکل جامعس که باید اصلاح شه!
والا ما بودیم شد
بردیم راضی بودیم … به مولا :))))
کنکووووووووورررررر
جییییییییییغ
…
یعنی از کل حرفای طلایی ها بیشترتون فقط ب کلمه ی عشق و این چیزا توجه کردید تا چیزای خیلی مهم تری ک گفته شده?
منم نمیدونم دقیقا چه ذهنیتی تو بچهها ایجاد میکنن که از این حرفها و توصیههای شماها و استاداشون این همه جبهه گیری تو دوره چهل هست
مخصوصا از طرف دخترا …
دقیقا حرف منم اینه که به جای اینکه بگید عاشق نشید، که به تبعش بچهها جلو هم گارد میگیرن ناخودآگاه، بگید با جنس مخالفتون درست برخورد کنید. نه مثه کسی که از مریخ اومده.
و اتفاقا همین محیطای علمی فرهنگی هست که جای تغییر فرهنگه
کار سختیم نیس ک جا و مکان و زمان خاصی بخواد
کافیه یه سری ذهنیت از قبل تحمیل شده از مغز بیرون شه.
از بین این همه نصیحت مهم که مطرح کردن گیر دادید به عاشق شدن؟!
جوگیرید و بچه هنوز!
اگه این موضوعارو با خودت حل نکنی که بزرگ نمی شی. بعد این نصیحت رو میشه به کل زندگیت بسط بدی جدی
اشتب نکن! اینکه میگن عاشق نشو ی چیز درونیه و ربطی ب تعاملات بیرونی با افراد نداره…
در واقع عشق نیست. مرض عشقه! نوعی رد دادنه ک بین چند روز تا چند هفته (و در موار حاد بیشتر, مواردی بیش از سه ماه نیز گزارش شده است) طول میکشه و نتیجه ش فقط اینه ک اون زمانی ک باید انرژیت رو بزاری رو درس کل انرژیت صرف خذعبلجاتی از قبیل خیالبافی، فلسفی گرایی مزمن و در مواردی آرمان گرایی حاد، افسردگی، پوچ انگاری و… شده و خلاصه آره دیگ چیز بدیه نشید
“کشیدند در کوی دلدادگان**میان دل و کام دیوارها”
این بیت در تایید با حرف طلایه داران است.
کاش بچههای طلا به عنوان کسایی که دارن توصیهای میکنن، با توجه به استمرار برگزاری دوره تو هرسال و طبیعتا تکرار این توصیهها، به جای پاک کردن صورت مسئله فرهنگ درستی رو جا بندازن.
دختر و پسر از ازل در کنار هم آفریده شدن، و در کنار هم عملکرد مطلوب و بازده عالی رو میتونن به نمایش بذارن، و این کنار هم بودن لزوما در غالب عشق و حالا در مراتب بالاتر، ازدواج نیست.
تو دوره یه رفتار تدافعی وحشتناک از طرف دخترا نسبت به پسرا شکل میگیره ناشی از تفکر غلط عاشق شدن در اثر در کنار هم بودن!
این که رابطه عاشقانهای تو هر برخورد دختر و پسر شکل نگیره، چه الان تو دوره و چه بعدها تو دانشگاه، نیازمند این موضوع هست که دختر و پسر با پیش زمینهای غیر از عشق در کنار هم قرار بگیرن، برای همکاری باهم و به نتیجه رسیدن. اون وقت، اگه یه روزیم در اثر این همکاری و همراهی احساسی هم به وجود بیاد، نه تنها مخرب نیست، که کمک کننده و ناجی هم هست.
لپ کلام
به جای لفظ غلط عاشق نشوید، بنویسید:« یاد بگیرید درست با جنس مخالفتون برخورد کنید، یاد بگیرید جنس مخالف شما یه آدمه که لزوما برای عشق و عاشقی وجود نداره، جنس مخالفتون در دنیای شما وجود داره و میتونید به کمک هم و بدون رابطه عاشقانه، صرفا تو یک رابطه دوستانه در کنار بقیه همجنساتون، کارهای بزرگی انجام بدین و حتی خیلی خوش بگذرونین. فقط کافیه نگاهتون به جنس مخالف رو از حالت سنتی تغییر بدین.»
امضا: یه دختر خسته از تفکر معمول بین روابط دخترها و پسرها.
فک نمی کردم منظور حرفامون قطع رابطه باشه. هر چی ایشون میگه درسته ولی خب وسط دوره چل وقت تصحیح فرهنگ مردم نیس. بحث همون هدف دوره چل و هدف رفتن به دوره چهله که برای هر کی متفاوته
احسنت ☝
لب کلام!
واقعا نمیدونم چرا طلاها تاکید عجیبی بر روی عاشق نشدن دارن :))
یعنی واقعا نمیشه همزمان عاشق بود و طلا شد؟!:))
تجربه نشون داده که نه نمی شه
والا منم به رسم هر ساله گفتم… و الا اصراری نداشتم! بعد دوستان گفتن تجربه نشون داده و اینا دیگه ملتفت شدم که باس باشه اصلا! :دی
البته اونی ک ی عده تو دوره چل تجربه میکنن عشق نی! بچه بازیه! جو گیریه! …
احسنت… عرض مام همینه تجربه اش نکنید
اصا عشق فقط دو مدل داریم :
1- عشق بنده به خدا
2- عشق مادر به فرزند
بقیش تاثیرات هورمونیه
عشق پدر به فرزند از کدوم مدله؟
ممنون خواستم اشاره کنم :))
رفع کردید:)
داریم مگه؟
آقا دیگه اونقدرم هورمونی نیست!!!منظورم اون عشقای واقعی و آسمانی که ما در جوانان امروز کم میبینیم:))))
سعی کنید حداقل شما الگو باشید:))
دین و دل به یک دیدن باختیم و خرسندیم
در قمار عشق کی بوَد پشیمانی!!
طبق گفته شاعر دین و دل رو آدم میبازه بعد شما انتظار داری به خاطر طلا شدن عاشق نشه؟!!!بگیره تمومه!دیگه المپیاد و اینا جلو دارش نیست:))
اصن بیخیال بحث پیچیده میشه ادامه بدیم:)))
پ ن : حق پدر همیشه خورده شده این وسط!
اینو که گفتی یاد این افتادم..
دین و دل بردندو قصد جان کنند
الغیاث از جور خوبان الغیاث
2 مورد رو در نظر داشته باش
1. هدف از آمدن به دوره چیست؟
2. اون اتفاقی که تو یک لحظس عشق نیس! ینی اصا منطقی نیس که عشق باشه.
پ . ن : اون قسمت داریم مگه شوخی بود پدرا هم جزو اون گروه دوم عشق میشن
پس عشق در یک نگاه چیه؟ :-؟
میشه گفت صرفا یه اصطلاحه که تعریف اشتباهی برا عشق ایجاد کرده
سوال آخر
احساس خوشبختی می کنید؟
:))))
:)))))
ب طرز عجیبی مدل دو عه?
آقای بلوکی معلومه این یه سال خیلی خوب خودسازی کردی ها (::
ب فرزند احتمالی آیندتون ینی
عشق نمی ورزید?!:))